بمان برایم

ساخت وبلاگ

طبیعیه که هنوزم که بچه های پارسالم که تو سالن که منو میبینن

میگن خانووووم... اون دوستتون که خیلی دوسش داشتین باهاتون آشتی کرد؟

و منی که دوس داشتم یه روز دستتو بگیرم باافتخار ببرمت پیششون

و بگم این همون دوستمه که بالاخره باهام آشتی کرد...

و براشون بستنی بخرم طبق قولم بهشون و حظ کنم از بودن تو کنارم....

بی معرفت...

هادِ بی معرفت...

هنوز میخونی اینجارو؟

بمان برایم...
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 27 تاريخ : شنبه 27 آبان 1402 ساعت: 14:04

یه جایی تو کتاب کیمیاگر میگه: اگر من بخشی از سرنوشت تو باشم، به تو بازخواهم گشت...

من به تو بازگشتم،

اما تو بخشی از سرنوشت من نبوده ای گویا...

امروز هم جایی میخوندم تفاوت عشق و وابستگی در اینه که وقتی فاصله میفته، عشق سوزان تر و شعله ورتر میشه،اما وابستگی رو انگار مثه شعله شمع فوتش کرده باشی...

من عاشقت بودم و هستم...

اما تو...

آخ از توی لامروت...

بمان برایم...
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 58 تاريخ : چهارشنبه 17 خرداد 1402 ساعت: 13:37

اگر در دل تو هم گرمایی نسبت به من هست، بهم بگو

بهم بگو عشقِ من...

قبل ازینکه دیر بشه...

بمان برایم...
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 44 تاريخ : چهارشنبه 17 خرداد 1402 ساعت: 13:37

اول صبح که چشامو واکردم

اولین چیزی که تو مغزم تکرار شد این بیت بود:

«ای یار دوردست که دل میبَری هنوز

چون آتش نهفته به خاکستری هنوز...»

بمان برایم...
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 53 تاريخ : چهارشنبه 17 خرداد 1402 ساعت: 13:37

تراپیستم گفت:" خیلی رشد کردی، تنهایی برات خوب بوده"
گفتم"اره میدونم، ولی درد کشیدم تا رشد کردم..."

گفت:" پس به درد کشیدن ادامه بده...."

و ادامه دادن به درد کشیدن بسیار دردناک و غمناک است...

درد کشیدن درد دارد...

• |سلامتیت رفیقِ نیمه راهم...|

بمان برایم...
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 65 تاريخ : جمعه 29 ارديبهشت 1402 ساعت: 18:48

هر روز ده بار خودم تکرار می‌کنم:" ینی دلش برا من تنگ نشده؟! ینی هدیه هایی که براش خریده بودمو میبینه، دلش برام تنگ نمیشه؟! ینی آهنگایی که باهم گوش میکردیمو دوس داشتیمو گوش میده، دلش برام تنگ نمیشه؟! ینی تو روزهای خاص تقویم دلش برام تنگ نمیشه؟! ینی دستای خودشو که میبنه دلش برام تنگ نمیشه؟! ینی شبا که میخوابه با جای خالیم تو گوجوش، دلش برام تنگ نمیشه؟! " بعد دیگه زده میشم از دنیا و هرچی توش هست! اگه تو و عشقت واقعی نبودین، پس دیگه هیچ چیزی تو این دنیا واقعی نیست.  بمان برایم...ادامه مطلب
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 65 تاريخ : جمعه 29 ارديبهشت 1402 ساعت: 18:48

من هر صبح که میرم سرِکار
گرده های توی هوا رو که میبینم
بهشون میسپارم نکنه بیان برن تو دماغ تو ، و حساسیت بهاریت عود کنه دوبارهangry

من هرروزِ بهار دارم به حساسیت بهاریِ تو فک میکنم...
تو هرروز به چی فک میکنی؟

بمان برایم...
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 59 تاريخ : شنبه 16 ارديبهشت 1402 ساعت: 23:24

هیچوقت فک نمیکردم اونیکه بین ما دو تا عاشق تره، من بوده باشم...

فک کنم خودتم فکرشو نمیکردی!

 

 

رفتنت گناه عشقه....

اون روی سیاه عشقه....

 

بمان برایم...
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 69 تاريخ : شنبه 16 ارديبهشت 1402 ساعت: 23:24

تو عکسای عروسیمونو نداری "پس خوشبحالت..." تو بیوی تلگرامت " به بیخیالا بگو صبر کنن منم اومدم" هست "پس خوشبحالت" تو برنامه شبات این نیس:"سیگار، مسواک، خیره شدن به عکس، اشکِ طولانی" "پس خوشبحالت" تو آدمای دیگه رو میتونی ببینی و حتی بپسندی "پس خوشبحالت" تو هر روز لباسِ جامانده عشقت رو بو نمیکنی و چشات پُر نمیشه "پس خوشبحالت" تو هر شب خواب، عشقِ سابقتو نمیبینی "پس خوشبحالت" تو مجبور نیستی برا یه لحظه دیدنِ عشقت، التماسِ دخترعمه شو بکنی "پس خوشبحالت" تو هر روز سرِ کار هر لحظه به یاد عشقت نمیفتی "پس خوشبحالت" تو دانش اموزات هرروز ازت نمیپرسن"خانوم، اون دوستتون که رفته بود، دوباره دوست شدین باهم؟" "پس خوشبحالت" تو هرروز بابک جهانبخش گوش نمیدی به یادِ کسی "پس خوشبحالت" تو مثه دیوونه ها توخیابون با خودت حرف نمیزنی"پس خوشبحالت" تو پشیمون نیستی بایتِ کاری که کردی و هرروز خودت رو سرزنش نمیکنی"پس خوشبحالت" تو هنوزم با نگاه کردن به ویترین مغازه ها تو دلت با خودت نمیگی این لباس خیلی به فلانی میاد، براش بخرم، بعد یادت بیفته که نیست"پس خوشبحالت" تو صبحها که میری سرکار، چشات پف کرده نیست، "پس خوشبحالت" تو توی عکسا زوم نمیکنی رو تک تکِ جزییات یه نفر و با هرکدوم جداگانه دلت نمیره"پس خوشبحالت" تو هرشب وقتی ماشین دستته،نمیری دمِ در خونه ی کسی، و ماشینشو تماشا نمیکنی"پس خوشبحالت" تو وقتی کافه نمیری، دقیقا سر جای قبلی که باهم نشسته بودیم، نمیشینی تا خاطرات به گا بدنت"پس خوشبحالت" تو حتی آدرسِ این وبلاگ هم یادت رفته تا الان"پس خوشبحالت..." بمان برایم...ادامه مطلب
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 63 تاريخ : شنبه 9 ارديبهشت 1402 ساعت: 5:55

بعد از حدود سه سال اینجارو آپدیت می کنمنمیدونم هنوز مخاطبای قبلشو داره یا نهیا کسی از گذشته ی بلاگفا اینجارو میخونه یا نهاما لازم دونستم این رو بگم به همه کسایی که مثل من عشق جز مهمی از زندگی زمینی شون هست.. . . من عشق رو سال ها پیش تجربه کردمعشق در حد اعلیمن تو عشق اینجوری ام که صدم رو میزارم وسطبی توجه به نتیجههشت نُه سال پیش هم این کارو کردماین عشق تا چند ماه منجر شده بود به زندگی دونفره من و کسی که دوسش داشتم.اما چند ماه پیش به حدی از دوری قلبی رسیدیم که ترجیح دادیم جدا زندگی کنیمو همه چیز رو به شکل قانونی به اتمام برسونیمسخت بودگریه میکردگریه میکردم در خفازجر میکشیدزجر میکشیدم در خفاهیچی از ناحیه دلداری و همدلی نمیتونستم بگم، چون باعث میشد رابطه سمی تر بشهجدا شدیمتو خیابون تکه های شکسته مو جمع کردم و دور شدموقتی که هنوز دلم پیش دستاش و صورتش و ریشاش و قلبش و ... بودچند ماه گذشتخیلی شبا عکسشو نگاه کردم و اشک ریختم تا صبحصبح ها نعشمو جمع کردم و رفتم سرکارزخمم عمیق شدبو گرفتپانسمانش کردمروش لخته بستجاش موند ولیتصمیم گرفتم بهش بگم ک عشقش هنوز تو دلمهرو در رو شدم باهاش بعد سه ماهدیدمش دوباره مثل چند سال پیش دلم لرزیداما ماجرا ازونجا شروع شد که دیدم دل اون حداقل در ظاهر دیگه نمی لرزهازش خواهش کردم، گریه کردم جلوش، خودشو زد به بی تفاوتیدوباره زخمم روش باز شدبو میدادکرم ها از توش اومدن بیرونتمام زندگیمو گرفتنجاش درد میکردنمیتونستم هیچی بزنم ب جاشاما ازم خواست عذابش ندم، صدا و تصویرم و پیامم و همه چیم براش عذاب بود دگطعم تنهایی به مذاقش خوش اومده بودالان منمزنی تنها در وسط فصلی سرددوباره باید نعشمو جمع کنم، تکه هامو وردارم ببینم کِی میتونم دوباره تبدیلش کنم به یه انسان و ادم ساب بمان برایم...ادامه مطلب
ما را در سایت بمان برایم دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dhisqueen7 بازدید : 70 تاريخ : چهارشنبه 3 اسفند 1401 ساعت: 15:31